بازدید امروز : 74
بازدید دیروز : 31
کل بازدید : 357417
کل یادداشتها ها : 158
به پایان فکر نکن!
اندیشیدن به پایان هر چیز،
شیرینی حضورش را تلخ میکند
بگذار پایان تو را غافلگیر کند،
درست مثل آغاز...
زندگی کوتاه است
نه غمش میارزد
و نه شادی ماندن دارد …
بهترین راه برایت این است،
که بخندی و بخندی و بخندی،
به غمش …
به کَمش …
و به زیادیِ غمش …
رویا ، اگه این وبلاگ را هنوز میخونی نظر بده
(می تونید اول از سمت چپ ویدئو را پخش کنید بعد با متن شعر آنرا گوش کنید، من که مو به تنم سیغ میشه وقتی میگه یارم به یک لا پیرهن)
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است و هوشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند
---